آنقدر باران ببارد و ما نباشیم
آنقدر زمین بروید و ما نبینیم
آنقدر ابر در ابر در ابر
باد در باران
سبزه در سبزه در سبزه و گل
رضا پرتو
آنقدر باران ببارد و ما نباشیم
آنقدر زمین بروید و ما نبینیم
آنقدر ابر در ابر در ابر
باد در باران
سبزه در سبزه در سبزه و گل
رضا پرتو
ای خدا مردم چه دل و جراتی پیدا کرده بودن
دختر 18 ساله 2 میلیارد سهام میخرید!
اون دل و جرات از بین رفت
دیگه باید تو کتابا دنبالش گشت
#بورس _ پرتقال _ خونی
از وقتی بورس شروع به ریزش کرد و حقیر بی تقصیر، شاید هم سراپا تقصیر، فریاد زدم که این رسم مسلمانی نیست که عده ای را به بورس بکشانید، پول آنها را بردارید و فرار کنید. و من تنها نبودم. خیلی های دیگر بودند. تابستان امسال به دلیل التهابی که ایجاد شد مخصوصا بعد از صعود قیمت سهام عدالت میلیون ها نفر در بورس سرمایه گذاری کردند و بعد آن چیزهایی که گفتم اتفاق افتاد...
در حالیکه هیچ کس از دولت روحانی انتظاری نداشت و ندارد اما دو سوم ارکان مملکت دست اصولگرایان است. قوه قضاییه به ریاست آقای رییسی و مجلسی به اصطلاح جوان و انقلابی و تازه نفس. اینها اصولگرایان هستند. همه در کسوت مسلمانی و دین و خدا و پیغمبر. و همه اینها صدای مردم را شنیدند اما دریغ از دست یاری، دریغ از یک کمک کوچک، انگار نه انگار این هزاران و صداها هزار نفر سهامدار انسان بودند، مسلمان بودند، ایرانی بودند....
خوب چه میتوان گفت. اینها روزی 5 بار نماز میخوانند، حداقل 5 بار، قرآن میخوانند، دعا میخوانند، تسبیح میگردانند ولی درد مردم را نمیبینند چرا؟
برای اینکه بی عاطفه هستند و قدرت چشمشان را به روی درد مردم بسته...
بورس ایران رو در دو عبارت میشه خلاصه کرد
سرشکستگی پدر
دلشکستگی مادر
چرا دوست نداشته باشند. وقتی هیچ کس اینجا به فکر کسی نیست و جامعه تبدیل به یک جنگل بزرگ پر از جانوران وحشی شده و این هم به دلیل نبود دولت و اداره کننده و تدبیر کننده امور است. ایران تبدیل به کشوری شده که بی ارزش ترین آدم ها دارند جامعه را کنترل می کنند. انگل ها طفیلی و دلال ها. چرا مردم از دست اینها نخواهند فرار کنند. فقدان موسسات و ناکارآمدی نهادها و افتادن کار به دست دلال ها باعث شده یک نفر که بخواهد سالم زندگی کند تبدیل به موجود سرگشته ای بشود. مثلا در مورد فقدان موسسات، جامعه مثل یک ساعت است همه اجزا آن باید هماهنگ و سالم و درست کار کنند اگر یک چرخدنده حتی کوچک یک دندانه اش شکسته بشود نظم و کارکرد ساعت به هم میخورد و هدف اصلی که نشان دادن زمان درست است محقق نمیشود. ببینیم کدام موسسه در ایران کار خود را به درستی انجام میدهد. مثلا یک نهاد مالی مهم بانک مرکزی است که وظیفه اصلی آن محافظت از ارزش پول ملی است. یکی از مهمترین چرخ دنده های اقتصادی در ایران. آیا این نهاد میتواند کار خود را به درستی انجام بدهد آیا در این سال هایی که ایران تحت تحریم های بین المللی بود توانست از ارزش پول ملی ریال محافظت کند آیا بعد از انتخابات آمریکا توانست در یک اقدام مردم پسندانه اجازه بدهد دلار در بازار ایران سقوط و ریال صعود کند؟ هیچ کدام را انجام نداد. بانک مرکزی یک نمونه از یک نهاد شکسته و شکست خورده در ایران است. وقتی یک نهاد رسمی کارکرد خود را انجام ندهد کار میافتد به دست طفیلی ها دلال ها و واسطه ها و انگل ها و زالو صفتان کما اینکه امروز افتاده و کدام آدم عاقلی است که بخواهد در جامعه ای پر از انگل زندگی کند و تن به زندگی انگل وار بدهد. همه راه فراری از این جامعه درهم شکسته می جویند. پ.ن: گفتم سازمان ها نهادها موسسات مانند چرخ دنده های یک ساعت هستند بدیهی است این فکر ایجاد میشود که پس خود حکومت ایران هم که همه اینها را زیر پوشش دارد یک نهاد است که باید در ساعت جهانی و نظام جهانی هماهنگ کار کند در واقع همین است و جمهوری اسلامی چرخ دنده شکسته نظام جهانی است و انتظار داشتن از اینکه در خود این سیستم بقیه بخواهند کارهایشان را درست انجام بدهند شاید انتظار بیهوده ایست اما میشد میشد کاری کرد که با تمام ناهماهنگی با جهان امروز بتوان در حد معقولی زندگی کرد.
برای اینکه به مردم ایران احترام نمیذاشت
برای هیچ ایرانی ارزش قایل نبود
3 تا ایرانی رو در نظر بگیرین
محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه
قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس
رضا پهلوی پسر شاه سابق ایران
اولی رو تحریم کرد
دومی رو ترور کرد
سومی رو تحویل نگرفت
اول
به خاطر اینکه خیلی مغرور بود در واقع غرور کاذب داشت یه فردگرای به تمام معنی که هیچ اعتقادی به کار جمعی نداشت
اول
به خاطر اینکه خیلی مغرور بود در واقع غرور کاذب داشت یه فردگرای به تمام معنی که هیچ اعتقادی به کار جمعی نداشت
احمدی نژاد نیت خوبی داشت ولی یه مشکل بزرگ داشت
همه ما وقتی با یه فرد محروم مواجه میشیم تحت تاثیر قرار میگیریم برای اینکه با واقعیت محض مواجه میشیم
واقعیت محض همون فقره
و فقر انسانی رو که بخواد دست خالی به جنگش بره فورا اسیر میکنه
احمدی نژاد میخواست بدون فلسفه فقر رو از بین ببره و اسیرش شد
برای همین در دور اول به شهرها میرفت و مثلا به بچه هایی که پول نداشتن دوچرخه بخرند پول میداد!
در دور دوم متوجه اشتباهش شد
اما باز هم نوعی فلسفه من درآوردی ساخت ولی حاصل همون تفکر شد مسکن مهر
بعد داشت به اصلی ترین فلسفه مبارزه با فقر میرسید که طبقه سرمایه دار متوجه شد بهش گفتن جریان انحرافی و کنارش زدن
نیت خوب داشتن کافی باید مسلح به علم شد
احمدی نژاد نیت خوبی داشت ولی یه مشکل بزرگ داشت
همه ما وقتی با یه فرد محروم مواجه میشیم تحت تاثیر قرار میگیریم برای اینکه با واقعیت محض مواجه میشیم
واقعیت محض همون فقره
و فقر انسانی رو که بخواد دست خالی به جنگش بره فورا اسیر میکنه
احمدی نژاد میخواست بدون فلسفه فقر رو از بین ببره و اسیرش شد
برای همین در دور اول به شهرها میرفت و مثلا به بچه هایی که پول نداشتن دوچرخه بخرند پول میداد!
در دور دوم متوجه اشتباهش شد
اما باز هم نوعی فلسفه من درآوردی ساخت ولی حاصل همون تفکر شد مسکن مهر
بعد داشت به اصلی ترین فلسفه مبارزه با فقر میرسید که طبقه سرمایه دار متوجه شد بهش گفتن جریان انحرافی و کنارش زدن
نیت خوب داشتن کافی باید مسلح به علم شد