من از نخل چیزی یاد نگرفتم
نه از بیابان
نه از کوه
من از هیچ چیز نیاموختم
جز کمی درس از چشم های تو
که بعدا حسابی تنبیه شدم
و فرار از عشق خانه ات
مکتب خانه عشق تو
من طفل گریزپایی شدم
نادان
جز خاطره ای دور از چشم های تو ندارم
خطم زیاد خوانا نیست دیگر
ببخش